متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

فیلم The American

    

American, The (2010)

 

اشاره: 

اسلحه ساز حرفه ایی، در حال گذران زندگی و تنهایی افسرده بارش است. اما به ناگاه عاشق می شود و جانش را برای لحظه وصال می دهد.

درباره: 

* فیلم آمریکایی ساخته آنتوان کوربین، اثری زیبا و دارای آموزه های زیبای بصری و سینمای است. فیلمی با رنگ های تاثیر گذار و حساب شده. حرکت دوربین منطقی و داستانی بدون لحظه ای خارج از عرف روایت.

* کمتر فیلمی را در این چند ساله سراغ دارم که کارگردانی، اصول  زیبایی شناسی بصری را با نور و فضا در هم آمیزد، و تصاویر دلربایی را به بیننده در تضاد با روایت داستانی فیلمش انتقال دهد.

* انسانی که در زندگیش فقط 3 کار داشته: اسلحه ساختن، قهوه خوردن و عشق بازی با زنان. و سکوتی مطلق در بردارنده زندگیش. حال عاشق می شود. درامی در پس پره اکشن و هیجان. و چه زیبا روایت و پرداخت می شود.

* فیلم آمریکایی نقطعه ضعفش زمانی آشکار می شود که زیادی آمریکایی می شود. و تمامی مهره های فیلم در مقابل شخصیت فیلم حرفی برای گفتن ندارند. حتی مرد کشیش ایتالیایی هم زورش بر شخصیت آمریکایی نمی چربد و نمی تواند ادای دین خود را به فیلم انجام دهد.

* بازی بسیار زیبای جورج کلونی یکی از ماندگارترین بازی هایی است که توانسته سکوت خود را در این پر هجوی و آشفته ی دنیای اینطور آدمها به رسمیت ببخشد. بازی ای که کمتر کسی بتواند نقاط قوتش را نبیند و جذب شخصیتش نشود.

* فیلم آمریکایی فیلم دیدنی است و قابلیت های خوب سینمایی دارد. اما حیف که فیلم زیادی آمریکایی می شود.

 

فیلم " EAT,PRAY,LOVE"

  

Eat, Pray, Love (2010)

  

اشاره:  

زنی پس از ازدواج به این نتیجه می رسد که زندگیش دچار پوچی شده. طلاق می گیرد و به سفر می رود.

 

 

درباره:  

* "بخور، نیایش کن، عشق بورز" اثر ریان مورفی است که براساس کتابی به همین نام نوشته ی الیزابت گیلبرت ساخته شده است. 

* نگاهی به زندگی. شاید به راستی زندگی ما انسانها از همین 3 خصلت شکل می گیرد. در هر حال چه موافق و چه مخالف باشیم فیلم روان و چشم نوازی را  در عین غیر واقعی بودن بعضی سکانسها شاهد هستیم. فیلمی درام و تاثیر گذار که مخاطب را در دنیای خودش سیر می دهد. و حتی اگر مخاطب پیش زمینه ای از رفتارهای شخصیت این فیلم در خود ببیند کاملا وی را مجذوب خود می کند. 

* فیلم سرشار از ایجاد صحنه های خوش رنگ و دل انگیز است. دنیایی که ریان مورفی برای داستان در نظر گرفته بسیار روح نواز است. "بخور، نیایش کن، عشق بورز" از 3 قسمت شکل گرفته که هر کدامشان در کشوری اتفاق می افتد. ایتالیا، هندوستان و جزیره ی بالی هر سه شهر سیر و سلوک شخصیت اصلی داستان است که با بازی جولیا رابرتز بر روی پرده روایت می شود. بخش ایتالیا و جزیره بالی بسیار خوب از کار در آمده. اما بخش هندوستان نفس گیر و بی هویت شکل گرفته. 

* موسیقی بسیار خوب فیلم توانسته مخاطب را با دنیای داستان همراه کند. مخصوصا ترانه هایی که برای فیلم در نظر گرفته شده.  

* بازی بسیار روان و یکدست جولیا رابرتز یکی از بهترین نقش های وی است که در فیلمهایش دیده ام. شخصیتی سردرگم اما در عین حال شیرین و انعطاف پذیر برای رسیدن به مقصد، که انصافا رابرتز بسیار خوب از پس اش برآمده است.

 

 

فیلم " CYRUS "

   

Cyrus (2010)

 

 

اشاره: 

مردی پس چند سال درگیری زناشویی عاشق زنی بیوه می شود. اما پسر زن با این موضوع کنار نمی آید.

 

 

درباره: 

* فیلم سایرس اثر برادران دوپلاس است. فیلمی کمدی با روایتی سرزنده و نوآور که به مشکلات عاطفی شخصیت های داستانش می پردازد.

* قبل از اینکه فیلم را ببینم در ذهنم فیلم کمدی بدی را پیش بینی می کردم که نتوانم تا آخر تحملش کنم. اما با گذشت 10 دقیقه از فیلم، داستان و طرز روایتش به دلم نشست. فیلمی نوآور و خلاق در سبک و فیلم برداری، و همینطور شخصیت های دو پهلویش برایم بسیار جالب بود.

* روابط ساده عاطفی و عاشقانه در این فیلم را دوست داشتم. اینکه چطور می شود ساده، بی ریا و بدون اینکه انتظارات عجیبی از طرف مقابل داشت دل به کسی بست. فیلم سایرس با اینکه با جدایی شروع می شود، اما از پیوند سالم و عاری از سواستفاده و همچنین احساسات واقعی سخن می گفت.

* توجه به این نکته همیشگی در وجود تمام انسانها: این شخص تازه نکند جای من را بگیرد.

فیلم سایرس شخصیت پسر زن را اینطور معرفی می کند. پسری که وابسته به مادرش است و نمی تواند ببیند کسی جایش را پیش مادرش بگیرد.

البته این تفکرممکن است در سایر روابط ما انسانها شکل بگیرد. اما در این فیلم به همین رابطه پرداخته و اتفاقا به خوبی و بدون شعار زدگی از پس روایتش برآمده.

* بازی بازیگران هم در حد متوسطی اجرا شده. البته اجرای شخصیت های دو پهلو کار بسیار سختی است. اما در کل بخاطر فضایی که کارگردانان برای فیلم در نظر گرفته اند، چندان ضعف های بازیگران مشهود نشده و تصویری مناسب برای مخاطب بوجود می آورند.

 

فیلم "THE TOWN"

   

Town, The (2010) - Movie Poster

 

 

 اشاره:  

گروهی در شهر بوستون آمریکا دست به سرقت می زنند.

   

درباره:   

* فیم شهر دومین ساخته بن افلک در حال و هوای فیلمهای پلیسی دهه 70 و 80 ساخته شد. فیلمی درام و پلیسی و سرشار از صحنه های تعقیب و گریز، که توانسته قالب ها را خوب رعایت کند تا بتواند ارتباط خوبی با بیننده حال برقرار کند. 

* این فیلم مرا به یاد فیلم "بولت" و همچنین فیلم های مارتین اسکورسیزی می انداخت. فیلم بولت روایتی پلیسی است که در قالب خیابانی و تعقیب و گریز، و با آن رانندگی خلاق گونه اش توانست قالب های جدیدی در سینما مبتکر باشد.

بن افلک به خوبی توانسته این قالب ها را به همراه نگاه به فضای امروزی بودنش تطبیق دهد. 

* فیلم شهر مسائل اجتماعی یک شهر آمریکایی را به تصویر می کشد. نگاهی واقع بینانه از جامعه ای که آدم هایش دچار یک سری پلیدی ها و خلاف هایی شده اند. و البته برای رهایی از آنها دچار مشکلات فراوانی می شوند که حتی نمی توانند لحضه ای از آنها دور شوند. شهر مردم متوسط خودش را در دنیایی غرق کرده که کنترل رفتار انسانی گاهی از دستشان در می رود و دچار ایجاد حوادث خطرناکی می شوند. 

* بازی بازیگران همه در خدمت فیلم بوده و لحظات خوبی را برای بیننده به وجود می آورند. مخصوصا نقش "جم " با بازی "جرمی رنر" که توانسته شخصیتی  پیچیده و نشان دهنده انسانی که از شدت مشکلات زندگی در فقر و شهری گناه آلود، نتواند به هیچ چیزی جز آزاد بودنش فکر کند. 

* فیلمبرداری و تدوین و همچنین موسیقی تاثیر گذاری که توانسته حالت درام را بر فضای فیلم خوب به رخ بکشد از نکات مثبت است. 

* امیدوارم در سینمایی ایران بدون تهمت زدن به فیلمی سیاه نما ، واقیعت شهرها به تصویر کشیده بشود و مخاطبان بتوانند زشتی ها و حتی زیبایی هایش را در تصویری مکمل ببینند و خود راجع به شهر خود قضاوت کنند. 

 

  

فیلم " ALL ABOUT MY MOTHER"

  

 

All About My Mother (1999)

 

 

 اشاره:  

مادری گذشته اش را برای فرزندش تعریف می کند. با این تفاوت که او دیگر کنار مادر نیست.

 

 

درباره:  

* فیلم "همه چیز درباره مادرم" ساخته پدرو آلمادوار، تئاتری در قالب فیلم است که به زندگی زنان و مشکلات آنها در اسپانیا می پردازد. 

* فیلم با نگاهی به معضل زنان معاصر و تقابل آنها با مشکلاتی که مردان هوس باز برای آنها بوجود آورده اند توانسته حرف های خودش را با بیینده به اشتراک بگذارد و انصافا هم خوب توانسته از پس اش بر بیاید. 

* روایت های تودر تو و حفظ خط ممتد داستان در نمایشنامه ای که به ارتباط بین زنان قدیم و جدید می پردازد و هر کدام مشکلات خاص خود را دارند، اثری قابل تحسینی را بوجود آورده که آلمودوار به زیبایی توانسته آن را به تصویر بکشد. 

* زنان در این فیلم دچار مردانی هستند که یا تجاوز می کنند، یا شخصیت جنسی خود را برای سواستفاده از زنان عوض می کنند و یا بیماری هایی به زنان انتقال می دهند و یا اینکه کاملا فراموش کارند. نگاهی تلخ از به بازی گرفتن زنان توسط مردان. البته نگاه کمی تند است. اما برای نشان دادن معضلی فرهنگی و اجتماعی جای تامل و پرداخت دارد. 

* بازی بازیگران همگی مناسب و خوب بوده. بازی های تئاتری که تمام شخصیت ها در آن به خوبی برای تماشگر باز می شوند. 

* آلمادوار با فیلمنامه ای باز و روایتی هوشمندانه توانسته اثری قابل بحث و جامعه شناسانه به تصویر بکشد. جدا از اینکه فیلم تئاتر گونه است و شاید بخاطر سردی بعضی سکانس ها مخاطب را از همراهی با داستان به بیرون پرت می کند و همچنین نگاهی گاهن قلو شده بیش از حد شاهد باشیم، اما فیلم قابل  تاملی است که نمی توان ساده از کنارش گذشت.

فیلم " 127Hours"

  

 

127 Hours (2010) - Movie Poster

  

اشاره:  

مرد ماجراجو و کوه نوردی بمدت 127 ساعت در گودالی گیر می افتد.

  

درباره: 

*  همه چیز عالی شکل گرفته. ایده، روایت، بازی، دوربین، تدوین، موسیقی و از همه مهمتر کارگردانی که می دانسته چطور از این عناصر بهره بگیرد.

* فیلم 127 ساعت اثری بسیار گیرا، با مفهوم و قابل بحث های نظری و فلسفی است که توانسته فارق از روایت های تو در تو و گنگ و همچنین جلوه های ویژه آنچنانی، خط داستانی خود را ساده و البته تامل برانگیز به تصویر بکشد.

* بهترین فیلمها زمانی دیده می شوند که همه چیز از بدو تولید تا به روی پرده آمدنشان، سر جای خود قرار گرفته باشند. 127 ساعت از این دست از  فیلمها است.

* فضایی که در این فیلم ایجاد شده ارتباط خوبی بین مخاطب و فیلم بوجود می آورد.

و اشاره به این نکته که همیشه راه و هدف خود را پیدا کنیم و بعد حرکت. ایمان داشته باشیم به تمام اتفاقاتی که در زندگیمان روی می دهد و به همه چیز همانطور که باید دیدشان، نگاه کنیم.

* قرار دادن خود جای قهرمان داستان، اولین فکری است که بیینده به آن ارجاع داده می شود. و آزمودن خود در شرایط بسیار حساس زندگی و اینکه اگر من بودم چه می کردم.

* سوالی برای تست ایمان و امید... سوالی برای ماندن و یا نماندن.

* ایده و فیلمنامه ای جم و جور، میزانسن عالی، بازی و موسیقی بسیار زیبا و جا افتاده، فضایی را برای مخاطب ایجاد می کند که به راحتی نمی تواند از کنارشان بگذرد.

 

فیلم " EXAM "

  

File:Exam.jpg 

 

اشاره:  

8 نفر برای آزمون نهایی شرکتی معروف، وارد اتاق امتحان می شوند. هشتاد دقیقه وقت دارند به یک سوال یک جواب بدهند. اما داستان چیز دیگری است.

  

درباره:  

* فیلم امتحان حاوی سوالاتی فلسفی است که به راحتی نمی توان از کنارشان گذشت و به راحتی هم نمی توان پذیرفت.

سوژه و ایده فیلم جالب است. و پرداخت به نظریه ای که ارتباط بین خالق و مخلوق را حلاجی می کند.

* اینکه جواب نهفته در خود سوال است یک بحث است و اینکه سوال های متعدد انسان را گیجتر و از هدف دورتر می کند بحثی دیگر است.

هنوز به طور یقین و علمی به این نتیجه نرسیده ام که به این سوال پاسخ دهم.

* فضای به وجود آمده و طرز روایت داستان را دوست داشتم و اینکه این فیلم سوالات متعددی را در ذهن بیننده ایجاد می کرد هم خوب بود. البته جاهایی مهره ها جور در نمی آمدند. مثل خیس شدن کاغذها و یا استفاده ابزاری کامل از نگهبان.

در کل در این فیلم به دنبال نکات فنی و سینمایی نمی توان گشت و شاید بیشتر تئاتر دید تا سینما. اما پرداخت خوب توانسته مخاطب را جذب فیلم کند.

* پستی انسان در فیلم به نقاطی می رسد که شاید در نظر بیننده سخت و غیر باور باشد. اما واقیعت چیزی است که ما انسانها از دیدن و شنیدن مستقیم آن همیشه در ترس و هراس بوده ایم.  

 

فیلم " THE MESSENGER "

  

اشاره: 

خبر جان باختن سربازان آمریکایی به خانواده هایشان. کاری که 2 نظامی وظیفه دارند انجام دهند. اما پس از مدتی متحول می شوند.

 

 

چند نکته:

* فیلم از لحاظ نگاه به مقوله جنگ، نگاهی جدید را به تصویر می کشد. برخورد خانواده ها  با اطلاع یافتن از نبود عزیزانشان. نگاهی که تابحال دیده نشده و یا کلیشه ای به آن پرداخت شده.

* سوژه بکر داستان و پرهیز فیلمنامه از جانب داری و نشان دادن واقیعات از زندگی شخصیت ها و دوری از کلی گوئی، فیلمی قابل تحسین و نوآور را برای مخاطب بوجود آورده است.

* بازی درخشان بازیگران از نقاط مثبت فیلم است. نگاه دقیق و مو شکافانه و کاملا بررسی شده فیلمنامه به درون شخصیت ها (مخصوصا 2 نظامی و زنی که همسر خود را از دست داده)، فضای درام و قابل تامل و تفکر ایجاد می کند که می توان زندگی رئالی را در پس زندگی اینگونه افراد دید.

* میزانسن های مناسب و روایت خطی داستان و پرهیز از هیجان پروری بیجا، کار کارگردانی است که اینگونه روایت را به خوبی برای ساخت فیلمش تشخیص داده و اثری قابل تحسین از خود برجای نهاده است.