متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

لیست برندگان سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر 29

 

 

 

 

فیلم سینمایی «جرم» به کارگردانی مسعود کیمیایی جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم بیست و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر را از آن خود کرد.  

 

ادامه مطلب ...

داورها نامزدهای جشنواره را اعلام کردند

 

 

 

 

 

نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بخش مسابقه سینمای ایران معرفی شدند. نامزدهای دریافت سیمرغ بلورین بیست و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در بخش مسابقه سینمای ایران (سودای سیمرغ) معرفی شدند.  

 

 

 

 

 

 

ادامه مطلب ...

فیلمهای جشنواره ___ آینه های روبرو

  

یک شنبه  24/11/89

سینما سعدی شیراز_ 30/20

 

اشاره: 

 

دختری که ترنسکچوال ( فراجنس ها )است و دلش می خواهد برخلاف نظر پدر و حتی جامعه به علاقه دل خودش دست یابد و پسر شود.

اولین کار نگار آذربایجانی از جهاتی قابل تامل است:

* اولا این فیلم باید مستند می شد و حتی در بخش مسابقه هم نباید می بود. اما من به شخصه موافق این هستم که بعضی مسائل اجتماعی و فرهنگی را که در جامعه فرهنگ سازی نشده و برای مردم جا نیافتاده، باید سریعتر و حتی توسط رسانه های ارتباط جمعی برای جامعه باز شوند و به آنها پرداخت شود.

* به عنوان اولین کار کارگردان فقط طرح و جسارت او را می پسندم و چند سکانس درام نیمه دوم فیلم که به دلیل تاثیرگذاری بر مخاطب عام در فیلم جای گرفته است. البته بقیه کار سرشار از اشکال است که چندان به عنوان اولین کار کارگردان نمی توان خرده گرفت.

* هر اثر و موضوع خاص برای مطرح شدن در جامعه احتیاج به نوع بیان و کاری جدید دارد که این فیلم نتوانسته از پس اش بر بیاید.

* پلانها طولانی و بی تحرک گرفته شده که اثر را بیشتر شبیه مصاحبه خبری می کند تا مستند، چه برسد به سینمایی.

* بازی بازیگر نقش آدینه (ادی) بسیار خوب بوده و شخصیت قابل قبولی از خود ارائه می دهد که براحتی نمی توان از بازی اش چشم پوشید.

* آخر فیلم بیشتر شبیه سینمای هند و تاثیر پذیر داشتن کارگردان از سینمای بالیوود است و امید اورجینال بودن سوژه و روایت و داستان را از مخاطب می گیرد.

* از تلاش کارگردان برای پرداختن و جسارت برای اجرای دغدغه اش و فرهنگ سازی از طریق رسانه ای بزرگ تشکر می کنم.  

 

به امید اینکه روشنفکران و مدعا داران فرهنگ و سینما دانان، ذره ای از جسارت و تلاش این کارگردان را داشته باشند.

 

   

فیلمهای جشنواره ___ آلزایمر

یک شنبه  24/11/89

سینما سعدی شیراز_ 30/18

 

اشاره:   

 

مردی در تصادف 20 سال پیش آتش می گیرد. اما زن او پس از این همه سال قبول نمی کند شوهرش مرده.

فیلم آلزایمر از دو جهت قابل بررسی است: 

1_ از داستان فیلم شروع می کنم. واقعن مانده ام چطور یک فیلمنامه نویس که داستانی را در ذهنش پرورش می دهد، به جذابیت و گیرا بودن قصه اش هم برای خود و هم برای مخاطبش چندان توجهی نمی کند.

چطور می شود آدمی شازده کوچولو را بخواند و پس از چند سطر شیفته داستان نشود و تا آخر ادامه اش ندهد!

هر داستان و قصه ای اولی دارد و آخری. و بین این دو مرحله روایت بین داستان است که اول را به آخر سوق می دهد.

یک مشکل که اکثر فیلمهای این چند ساله سینمای ایران با آن روبرو هستند همین است. رعایت نکردن این اصول قصه پردازی. یا اصلا این 3 فاکتور را ندارند یا اگر هم دارند اصول و قوانین را رعایت نمی کنند.

قصه پردازی که به جذاب بودن و تفکر کردن مخاطب و خواننده اش در پس دیدن و خواندن کارش اهمیتی ویژه ندهد، مطمئنا اثرش به در بسته می خورد و بی هدف می ماند.

فیلم آلزایمر هم دچار چنین فقری است. اول قصه به نسبت ارائه می شود. اما کاراکترها برای مخاطب گنگ و بی هویت می مانند و ناشناس. اشاره می کنم به شخصیت قریبیان و تا حدودی کرامتی که چندان با مخاطب خودشان ارتباط برقرار نمی کنند.

آخر فیلم هم، خارج از اینکه نسخه ای برای تماشگر نمی پیچد، اما مخاطب را گمراه می کند. همه بر زندگی قبلیشان بر می گردند و انگار نه انگار. پس هدف روایت چه بوده و چه فلسفه ارائه ای باید برای من بیینده به همراه داشته باشد؟

روایت بین داستان از دو فاکتور دیگر قصه  تا حدودی بهتر درآمده، که البته آن را به کار کارگردان ربط می دهم و بازی بازیگران.

2_ اما جدا از این بررسی راجع به داستان و فیلمنامه، فیلم آلزایمر ویژگی هایی دارد که راحت نمی شود از کنار آنها گذشت: 

اول اینکه فضای فیلم خوب درآمده. همه چیز سعی شده سرجای خودش باشد. میزانسن، گریم، دوربین، بازی ها و البته در پس همه اینها کار خوب کارگردان است که این فضا را بوجود آورده.

دوم بازی های بازیگران است که بسیار زیبا و درخشان ظاهر شده اند و حتی به جرات می توان گفت بازیگران عامل اصلی برتر جلوه نشان دادن این فیلم هستند.

سوم اینکه کارگردان تحت تاثیر فضای دو فیلم "شهر زیبا" و "هیچ" قرار گرفته و البته این فضاها با فیلمش منطبق درآمده.

البته ایراد به کارگردان چندان روا نیست. چرا که آن دو اثر اختراعی در سینمای ایران محسوب می شوند.

احمد رضا معتمدی هم خیلی سعی کرده این فضاها را در اثر خودش بپوشاند. اما خوب تقصیری هم ندارد. اجرای استانداردهای از قبل تایید شده، تقلید محسوب نمی شود.

 

داستان کوتاه ـــــ بازیگر

 

 

مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم !یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید. . .
مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تاشاگرد ها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشودیک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود .. .
مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت ، در زمانی که آنها میخواهند تحویل دهد، سفارش را قبول نمی کرد و عذر می خواست یک روز فهمید مشتریانش بسیار کمتر شده اند . . .
مرد نشسته بود . دستی به موهای بلند و کم پشتش می کشیدبه فکر فرو رفت . . .باید کاری می کرد .
 باید خودش را اصلاح می کرد !ناگهان فکری به ذهنش رسید . او می توانست بازیگر باشد :از فردا صبح ، مرد هر روز به موقع سرکارش حاضر می شد، کلاسهایش را مرتب تشکیل می داد، و همه ی سفارشات مشتریانش را قبول می کرد!او هر روز دو ساعت سر کار چرت می زد!وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می رفت، دستهایش را به هم می مالید وبا اعتماد به نفس بالا می گفت: خوب بچه ها درس جلسه ی قبل را مرور می کنیم !!!
سفارش های مشتریانش را قبول می کرد اما زمان تحویل بهانه های مختلفی می آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد: تا حالا چند بار مادرش مرده بود، دوسه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده ها بار به خواستگاری رفته بود . . .
حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده ، مدیر آموزشگاه راضی است که استادکلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند!!!اما او دیگر با خودش «صادق » نیست.او الان یک بازیگر است . همانند بقیه مردم !!! 

 

آشنایی با برخی از مهارت‌های همسرداری

 

 

همسرداری مهارتی است که زن و شوهر با شناخت توانمندی‌ها ، تفاوت‌ها و حساسیت‌های یکدیگر ، بتوانند به نیازهای جسمی ، عاطفی ، روانی و جنسی طرف مقابل پاسخ دهند، بطوری که هر دو احساس رضایت خاطر نموده به آرامش نسبی دست یابند. 
 


  

ادامه مطلب ...

فیلمهای جشنواره ___ قلب سیمرغ

شنبه  23/11/89

سینما ایران شیراز_ 30/20

  

اشاره: 

قلب سیمرغ باید از اهریمن زمان گرفته شود و به سیمرغ باز گردد تا دنیا از تاریکی بیرون آید.

___ این پویا نمایی نتوانسته قصه خوب و کار خوبی را به بیینده نشان دهد. اما خوب باید به فقر فنی و این نوع کارها در ایران هم اشاره کرد.

در سینمای ما این نوع اثرها باید جای تامل و تشویق خاص برای کار کردن داشته باشند. هرچه بیشتر به این نوع نگاهها و تشویق برای ساختن اهمیت داده شود، مطمئنا باید به پیشرفت آینده این نوع ژانر در سینمای ایران خوشبین بود.  

 

اما نکاتی هم هست که در همین دوران پی ریزی اش باید به آن توجه داشت.

1_ مخاطب خود را مشخص کنیم.

فیلم قلب سیمرغ مخاطب بزرگسال را هم اذیت می کند. چه برسد به کودکان و نوجوانان.

تصاویر و شخصیت های داستان بسیار هولناک و ترسناک هستند که مخاطب نمی تواند با آنها ارتباط برقرار کند. 

2_ به جهانی شدن اثر بیاندیشیم.

با یک روایت داستانی خوب و گیرا می شود، چرا که نه. الان بخشی زیادی از مردم دنیا حتی دنبال نکنندگان همیشگی سینما و فیلم، اکثر شخصیت های انیمیشن ها را می شناسند. (نمو، شرک و ...)

پس مطمئن باید بود که دنیای انیمیشن راحت می تواند مرزها را بشکند و دنیا را در تسخیر خود درآورد.

به شرطی که بر روی داستان و شخصیت خوب کار شود. 

3_ فضای فیلم و شخصیت ها را مورد مقبول تمام سنین طراحی کرد.

در این روش به طور یقین تمرکز فیلم بر روی کودکان و نوجوانان باید باشد. اما در واقع این نوع مخاطب خاص، بزرگان خود و در ورای آن مخاطب بیشتری را به دیدن فیلم می کشاند.