متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

فیلمهای جشنواره ___ آلزایمر

یک شنبه  24/11/89

سینما سعدی شیراز_ 30/18

 

اشاره:   

 

مردی در تصادف 20 سال پیش آتش می گیرد. اما زن او پس از این همه سال قبول نمی کند شوهرش مرده.

فیلم آلزایمر از دو جهت قابل بررسی است: 

1_ از داستان فیلم شروع می کنم. واقعن مانده ام چطور یک فیلمنامه نویس که داستانی را در ذهنش پرورش می دهد، به جذابیت و گیرا بودن قصه اش هم برای خود و هم برای مخاطبش چندان توجهی نمی کند.

چطور می شود آدمی شازده کوچولو را بخواند و پس از چند سطر شیفته داستان نشود و تا آخر ادامه اش ندهد!

هر داستان و قصه ای اولی دارد و آخری. و بین این دو مرحله روایت بین داستان است که اول را به آخر سوق می دهد.

یک مشکل که اکثر فیلمهای این چند ساله سینمای ایران با آن روبرو هستند همین است. رعایت نکردن این اصول قصه پردازی. یا اصلا این 3 فاکتور را ندارند یا اگر هم دارند اصول و قوانین را رعایت نمی کنند.

قصه پردازی که به جذاب بودن و تفکر کردن مخاطب و خواننده اش در پس دیدن و خواندن کارش اهمیتی ویژه ندهد، مطمئنا اثرش به در بسته می خورد و بی هدف می ماند.

فیلم آلزایمر هم دچار چنین فقری است. اول قصه به نسبت ارائه می شود. اما کاراکترها برای مخاطب گنگ و بی هویت می مانند و ناشناس. اشاره می کنم به شخصیت قریبیان و تا حدودی کرامتی که چندان با مخاطب خودشان ارتباط برقرار نمی کنند.

آخر فیلم هم، خارج از اینکه نسخه ای برای تماشگر نمی پیچد، اما مخاطب را گمراه می کند. همه بر زندگی قبلیشان بر می گردند و انگار نه انگار. پس هدف روایت چه بوده و چه فلسفه ارائه ای باید برای من بیینده به همراه داشته باشد؟

روایت بین داستان از دو فاکتور دیگر قصه  تا حدودی بهتر درآمده، که البته آن را به کار کارگردان ربط می دهم و بازی بازیگران.

2_ اما جدا از این بررسی راجع به داستان و فیلمنامه، فیلم آلزایمر ویژگی هایی دارد که راحت نمی شود از کنار آنها گذشت: 

اول اینکه فضای فیلم خوب درآمده. همه چیز سعی شده سرجای خودش باشد. میزانسن، گریم، دوربین، بازی ها و البته در پس همه اینها کار خوب کارگردان است که این فضا را بوجود آورده.

دوم بازی های بازیگران است که بسیار زیبا و درخشان ظاهر شده اند و حتی به جرات می توان گفت بازیگران عامل اصلی برتر جلوه نشان دادن این فیلم هستند.

سوم اینکه کارگردان تحت تاثیر فضای دو فیلم "شهر زیبا" و "هیچ" قرار گرفته و البته این فضاها با فیلمش منطبق درآمده.

البته ایراد به کارگردان چندان روا نیست. چرا که آن دو اثر اختراعی در سینمای ایران محسوب می شوند.

احمد رضا معتمدی هم خیلی سعی کرده این فضاها را در اثر خودش بپوشاند. اما خوب تقصیری هم ندارد. اجرای استانداردهای از قبل تایید شده، تقلید محسوب نمی شود.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد