متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

معنای نام کشورهای جهان

 

در اینجا معنی نام کشورهای جهان در جلوی نام آنها آمده و زبانی که ریشه این نام در اصل از آن گرفته شده در میان پرانتز آورده شده است :  

 

 

ادامه مطلب ...

آدمهای بزرگ، آدمهای متوسط، آدمهای کوچک

 

آدم های بزرگ در باره ایده ها سخن می گویند

آدم های متوسط در باره چیزها سخن می گویند

آدم های کوچک پشت سر دیگران سخن می گویند
آدم های بزرگ درد دیگران را دارند

آدم های متوسط درد خودشان را دارند

آدم های کوچک بی دردند

آدم های بزرگ عظمت دیگران را می بینند

آدم های متوسط به دنبال عظمت خود هستند

آدم های کوچک عظمت خود را در تحقیر دیگران می بینند

آدم های بزرگ به دنبال کسب حکمت هستند

آدم های متوسط به دنبال کسب دانش هستند

آدم های کوچک به دنبال کسب سواد هستند

آدم های بزرگ به دنبال طرح پرسش های بی پاسخ هستند

آدم های متوسط پرسش هائی می پرسند که پاسخ دارد

آدم های کوچک می پندارند پاسخ همه پرسش ها را می دانند

آدم های بزرگ به دنبال خلق مسئله هستند

آدم های متوسط به دنبال حل مسئله هستند

آدم های کوچک اصلا مسئله ندارند
 

تفاوت بین آسان و مشکل

 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org 

 

 

Easy is to dream every night
Difficult is to fight for a dream

خوابیدن در هر شب آسان است
ولی مبارزه با آن مشکل است
 

ادامه مطلب ...

آرزوهای ویکتور هوگو

 

اول از همه برایت آرزومندم که عاشق شوی،
و اگر هستی، کسی هم به تو عشق بورزد،
و اگر اینگونه نیست، تنهائیت کوتاه باشد،
و پس از تنهائیت، نفرت از کسی نیابی.
آرزومندم که اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،
بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی کنی.

برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،
از جمله دوستان بد و ناپایدار،
برخی نادوست، و برخی دوستدار
که دست کم یکی در میانشان
بی تردید مورد اعتمادت باشد.

و چون زندگی بدین گونه است،
برایت آرزومندم که دشمن نیز داشته باشی،
نه کم و نه زیاد، درست به اندازه،
تا گاهی باورهایت را مورد پرسش قرار دهد،
که دست کم یکی از آنها اعتراضش به حق باشد،
تا که زیاده به خودت غرّه نشوی.

و نیز آرزومندم مفیدِ فایده باشی
نه خیلی غیرضروری،
تا در لحظات سخت
وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است
همین مفید بودن کافی باشد تا تو را سرِ پا نگهدارد.
همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی
نه با کسانی که اشتباهات کوچک میکنند
چون این کارِ ساده ای است،
بلکه با کسانی که اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میکنند
و با کاربردِ درست صبوری ات برای دیگران نمونه شوی.

و امیدوام اگر جوان که هستی
خیلی به تعجیل، رسیده نشوی
و اگر رسیده ای، به جوان نمائی اصرار نورزی
و اگر پیری، تسلیم ناامیدی نشوی
چرا که هر سنّی خوشی و ناخوشی خودش را دارد
و لازم است بگذاریم در ما جریان یابند.

امیدوارم سگی را نوازش کنی
به پرنده ای دانه بدهی، و به آواز یک سَهره گوش کنی
وقتی که آوای سحرگاهیش را سر می دهد.
چرا که به این طریق
احساس زیبائی خواهی یافت، به رایگان.

امیدوارم که دانه ای هم بر خاک بفشانی
هرچند خُرد بوده باشد
و با روئیدنش همراه شوی
تا دریابی چقدر زندگی در یک درخت وجود دارد.

بعلاوه، آرزومندم پول داشته باشی
زیرا در عمل به آن نیازمندی
و برای اینکه سالی یک بار
پولت را جلو رویت بگذاری و بگوئی: این مالِ من است.
فقط برای اینکه روشن کنی کدامتان اربابِ دیگری است!
  

 

با تشکر از سارا 

 

ثروتمندتر از بیل گیتس

 

از بیل گیتس پرسیدن از تو ثروتمند تر هم هست؟  در جواب گفت بله فقط یک نفر. پرسیدن کی؟ در جواب گفت سالها پیش زمانی که از اداره اخراج شدم و تازه اندیشه ی طراحی مایکروسافت و تو ذهنم پی ریزی می کردم،در فرودگاهی درنیویورک قبل از پرواز چشمم به این نشریه ها و روزنامه ها افتاد. از تیتر یک روزنامه خیلی خوشم اومد،دست کردم توی جیبم که روزنامه رو بخرم دیدم که پول خورد ندارم و اومدم منصرف بشم که دیدم یک پسر بچه سیاه پوست روزنامه فروش وقتی این نگاه پر توجه من و دید گفت این روزنامه مال خودت بخشیدمش به خودت بردار برای خودت. گفتم آخه من پول خورد ندارم گفت برای خودت بخشیدمش برای خودت. سه ماه بعد بر حسب تصادف توی همون فرودگاه و همون سالن پرواز چشمم به یه مجله خورد دست کردم تو جیبم باز دیدم پول خورد ندارم باز همون بچه بهم گفت این مجله رو بردار برا خودت ،گفتم پسرجون چند وقت پیش یه روزنامه بهم بخشیدی.هرکسی میاداینجا دچار این مسئله میشه بهش میبخشی؟!
پسره گفت آره من دلم میخواد ببخشم از سود خودمه که میبخشم
به قدری این جمله و نگاه پسر تو ذهن من مونده که خدایا این برمبنای چه احساسی اینا رو میگه.  زمانی که به اوج قدرت رسیدم تصمیم گرفتم این فرد  و پیدا کنم و جبران گذشته رو بکنم
گروهی تشکیل دادم بعد از 19 سال گفتم که برید و اونی که در فلان فرودگاه روزنامه میفروخت  و پیدا کنید.یک ماه و نیم مطالعه کردند و متوجه شدند یک فرد سیاه پوسته که الان دربان یک سالن تئاتره. خلاصه دعوتش کردن اداره. ازش پرسیدم من و میشناسی. گفت بله، جناب عالی آقای بیلگیتس معروفید که دنیا میشناسدتون. سالها پیش زمانی که تو پسر بچه بودی و روزنامه میفروختی من یه همچین صحنه ای از تو دیدم گفت که طبیعیه. این حس و حال خودم بود
گفتم میدونی چه کارت دارم، میخوام اون محبتی که به من کردی و جبران کنم
گفت که چطوری؟
گفتم هر چیزی که بخوای بهت میدم
(خود بیلگیتس میگه خود این جوونه مرتب میخندید وقتی با من صحبت میکرد)
پسره سیاه پوست گفت هر چی بخوام بهم میدی؟
گفتم هرچی که بخوای
گفت هر چی بخوام؟
گفتم آره هر چی که بخوای بهت میدم
من به 50 کشور افریقایی وام دادم به اندازه تمام اونا به تو میبخشم
گفت آقای بیل گیتس نمیتونی جبران کنی
پرسیدم واسه چی نمیتونم جبران کنم؟
پسره سیاه پوست گفت که :فرق من با تو در اینه که من در اوج نداشتنم به تو
بخشیدم ولی تو تو اوج داشتنت میخوای به من ببخشی و این چیزی رو جبران نمیکنه
بیل گیتس میگه همواره احساس میکنم ثروتمند تر از من کسی نیست جز این جوان 32
ساله  سیاه پوست . 

 

با تشکر از سارا 

انسان سه راه دارد

 

  

راه اول از اندیشه می‌گذرد، این والاترین راه است. 

 


راه دوم از تقلید می‌گذرد، این آسان‌ترین راه است. 

 


و راه سوم از تجربه می‌گذرد، این تلخ‌ترین راه است


"کنفوسیوس"

 

 

 

دانستنی های بسیار مفید

 

 

To remove chewing gum from clothesبرای پاک کردن آدامس از روی لباسSaliJooN.Info

Keep the cloth in the freezer for an hour
لباس را به مدت 1 ساعت در فریزر قرار دهید. 

 

ادامه مطلب ...

جملات زیبا و خواندنی از بزرگان

 

  

دقایقی را که به عیب جویی دیگران می گذرانیم، اگر صرف اندیشیدن به عیبهای خود کنیم، فایده های زیادی می بریم که کوچکترین آن خودشناسی است.((؟))

 

شخص غایب همیشه مورد سرزنش است.((مثل لهستانی))

 

مردم حتی زمانی هم که از شما می خواهند معایب شان را آشکارا به آنها بگویید، انتظار ستایش و تحسین دارند.((ویلیام سامرست موام))

 

مردم را در غیب همان گوی که در [ پیش ] روی توانی گفت.((خواجه عبدا... انصاری)) 

.

ادامه مطلب ...

باید و نبایدهای سه گانه در زندگی

 

 

سه چیز در زندگی پایدار نیستند
رویاها
موفقیت ها
شانس

سه چیز در زندگی که وقتی از کف رفتند باز نمی گردند
زمان
گفتار
موقعیت

سه چیز ما را نابود می کنند
تکبر
زیاده طلبی
عصبانیت

سه چیز انسانها را می سازند
کار سخت
صمیمیت
تعهد

سه چیز بسیار ارزشمند در زندگی
عشق
اعتماد به نفس
دوستان

سه چیز در زندگی که هرگز نباید آنها را از دست داد
آرامش
امید
صداقت

خوشبختی زندگی ما بر سه اصل است
تجربه از دیروز
استفاده از امروز
امید به فردا

تباهی زندگی ما نیز بر سه اصل است
حسرت دیروز
اتلاف امروز
ترس از فردا

همیشه دلیل شادی کسی باش، نه شریک شادی او وهمیشه شریک غم کسی باش، نه دلیل غم او! 

 

اگر...

 

 

اگر دروغ رنگ داشت ؛ هر روز شاید ؛ ده ها رنگین کمان در دهان ما نطفه میبست و بیرنگی کمیاب ترین چیزها بود
اگر شکستن قلب و غرور صدا داشت؛ عاشقان سکوت شب را ویران میکردند
اگر براستی خواستن توانستن بود ؛ محال نبود وصال ! و عاشقان که همیشه خواهانند؛ همیشه میتوانستند تنها نباشند
اگر گناه وزن داشت ؛ هیچ کس را توان ان نبود که قدمی بردارد ؛ تو از کوله بار سنگین خویش ناله میکردی ... و من شاید ؛ کمر شکسته ترین بودم
اگر غرور نبود ؛ چشمهایمان به جای لبهایمان سخن نمیگفتند ؛ و ما کلام محبت را در میان نگاههای گهگاهمان جستجو نمیکردیم
اگر دیوار نبود ؛ نزدیک تر بودیم ؛ با اولین خمیازه به خواب میرفتیم و هر عادت مکرر را در میان زندان حبس نمیکردیم
اگر خواب حقیقت داشت ؛ همیشه خواب بودیم هیچ رنجی بدون گنج نبود ... ولی گنج ها شاید بدون رنج بودند
اگر همه ثروت داشتند ؛ دل ها سکه ها را بیش از خدا نمی پرستیدند و یکنفر در کنار خیابان خواب گندم نمیدید ؛ تا دیگران از سر جوانمردی ؛ بی ارزش ترین سکه هاشان را نثار او کنند اما بی گمان صفا و سادگی میمرد .... اگر همه ثروت داشتند
اگر مرگ نبود ؛ همه کافر بودند ؛ و زندگی بی ارزشترین کالا یود ترس نبود ؛ زیبایی نبود ؛ و خوبی هم شاید اگر عشق نبود ؛ به کدامین بهانه میگریستیم ومیخندیدیم؟ کدام لحظه نایاب را اندیشه میکردیم؟ و چگونه عبور روزهای تلخ را تاب میاوردیم؟ آری بی گمان پیش از اینها مرده بودیم ....
اگر عشق نبود اگر کینه نبود؛ قلبها تمامی حجم خود را در اختیار عشق میگذاشتند
اگر خداوند ؛ یک روز آرزوی انسان را برآورده میکرد من بی گمان دوباره دیدن تو را آرزو میکردم و تو نیز هرگز ندیدن مرا آنگاه نمیدانم براستی خداوند کدامیک را می پذیرفت؟ 
 

دکتر شریعتی   

  

با تشکر از سارا