آئین مسیحی
آغاز مسیحیت در ایران
ابتدای سده اول میلادی، مسیحیت در ایران رواج یافت. مبلغان مسیحی در شمال غرب و غرب این سرزمین به تبلیغ پرداختند و مبلغان سریانی (اهالی شرق مدیترانه) از طریق میان رودان، سرزمینی که تا پیش از اسلام همیشه جزئی از ایران بود، در غرب ایران تبلیغ میکردند. پادشاهان آزادمنش اشکانی با دین و اعتقادات رعایای خود کاری نداشتند. مسیحیان در آغاز مسیحیت در سرزمین روم تحت تعقیب، آزار، شکنجه و اعدام بودند. از این رو به ایران گریختند و در این سرزمین در آسایش کامل به سر بردند، مراسم مذهبی خود را به راحتی اجرا و در نقاط مختلف ایران کلیساهایی بنا کردند و برای اداره کلیساها نواحی اسقفی به وجود آوردند.
سال ۱۰۴ میلادی پقیدا (Pgidba)، در آربل به سمت اسقفی تعیین شد[۱] آربل بهتدریج مرکز مسیحیت در شرق، شمال و جنوب رودخانه دجله شـد. در ســال ۱۹۶ میـلادی مورخـی بهنـام باردسـان (Bardaisan) راجـع به خواهـران مـادر گیـلان و باکـتریـا (Bacteria) سخن میراند[٢].
سال ۲۲۵ میلادی سلسله اشکانیان منقرض شد، ساسانیان به حکومت رسیدند و دین زرتشت را دین رسمی ایران اعلام کردند.
سال ۲۶۰ میلادی شاپور ساسانی بر والرین امپراتور رم چیره شد، و والرین و چندین هزار نفر سربازان رومی اسیر شدند. شاپور اسیران رومی را در سه شهر خوزستان اسکان داد. یکی از این شهرها، ایرانشهر بود. او همچنین گروهی از آنان را به ساختن سد شادروان بر رودخانه دجیل زیر شوشتر گماشت[٣] چون بخشی از اسیران رومی مسیحی بودند و در اجرای مراسم مذهبی خود آزادی کامل داشتند، راحتتر از زمانی بودند که در سرزمین رم به سر میبردند. اسیران رومی در ایرانشهر دو کلیسا داشتند، در یکی مراسم دینی به زبان یونانی و در دیگری به زبان سریانی انجام میشد[۴].
[↑] کاتولیکها در ایران
در نیمه اول سده سیزدهم میلادی پاپ رهبر کاتولیکها کشیشی بهنام بارتلمی در بولونی از فرقه دومینیکن را بهحوالی نخجوان فرستاد و تعدادی از ارمنیان جنوب نخجوان را پیرو مذهب کاتولیک دومینیکن کرد.[۵] در سده چهاردهم میلادی دو مرکز کاتولیک در ایران بهوجود آمده بود که یکی کلیسای دزور، دزور یا «کلیسای مریم مقدس» نزدیک ماکو متعلق به ارمنیان کاتولیک پیرو فرقه دومینیکن و دیگری اسقف نشینی در شهر سلطانیه بود.[٦].
کلیسا و دیر دزور دزور یا مریم مقدس در اوایل دهه دوم سده چهاردهم میلادی در ۱۲ کیلومتری شهر ماکو ساخته شد. کلاویخو سفیر پادشاه کاستیل «اسپاتیا» در سال ۱۴۰۳ میلادی که به دربار تیمور لنگ میرفت درباره ماکو چنین نوشته است: «یکشنبه اول ژوئن هنگام غروب جلو دژی که ماکو نام دارد رسیدیم. این محل از آن کسی است که از کاتولیکهاست اما نام او نورالدین است و همه آنان که در این دژ نگهبانی و پاسداری میکنند کاتولیکاند، اینان اصلا از نژاد ارمنی هستند و به زبان ارمنی سخن میگویند و نیز ترکی میدانند...»[٧].
در سده هفدهم میلادی دو کلیسای کاتولیک از فرقههای دومینیکن و ژزوئیت در شهر اصفهان و جلفا بنا شد. سبب تاسیس این کلیساها، توجه شاه عباس صفوی به دولتهای بزرگ اروپا برای مقابله با تجاوزهای دولت عثمانی و جلب حمایت آن کشورها بود. سپس در سالهای بعد فرقههای فرانچسکن، آگوستین و کاپوسن نیز کلیساهایی بنا کردند.
فیلیپ سوم پادشاه اسپانیا با آگاهی از حسن سلوک شاه عباس با مسیحیان، اوایل سده هفدهم میلادی، آنتونیو دوگووآ (Antonio Degovea) را همراه با دو کشیش کاتولیک از فرقه سنآگوستین به ایران فرستاد. شاه عباس به «دوگووآ» اجازه داد در اصفهان کلیسایی کوچکی بنا کند[٨]. پس از چندی پاپ کلمنت هشتم (Clement VIII) برای تبلیغ مذهب کاتولیک در ایران یکی از کشیشان فرقه کرملی به نام پرژان تاده Pere Juan Tade را همراه با گروهی کشیش از راه آلمان، لهستان و روسیه به ایران فرستاد و هدایایی نیز به وسیله آنان تقدیم شاه عباس کرد. شاه صفوی فرستادگان پاپ را به مهربانی پذیرفت و اجازه داد در اصفهان کلیسا و صومعه کوچکی بسازند. پرژان تاده سالهای متمادی در ایران اقامت داشت و از نزدیکان و مترجمان شاه عباس و بسیار مورد توجه او بود.[۹].
کاتولیکهای ژزوئیت در سال ۱٦۴۳ میلادی به اصفهان آمدند و در سال ۱٦۵۲ میلادی در جلفای اصفهان کلیسایی ساختند.[۱٠] کاتولیکهای دومینیکن نیز در سال ۱٦۸۱ میلادی در محله سنگتراشان جلفای اصفهان کلیسایی بنا کردند.[۱۱]
کاتولیکهای کاپوسن در شهر اصفهان در شرق میدان شاه و مجاور قلعه تبرک، کلیسا و صومعهای بنا نهادند.[۱٢].
اکنون کاتولیکها یک کلیسا در تبریز، یک کلیسا در هایگاشن (بین نور و علمده) و ده کلیسا در تهران دارند.
نستوریها بیشتر در غرب ایران، ارومیه، روستاهای اطراف آن، کرمانشاه و سالها بعد در تهران میزیستند. سال ۱۸۴۰ میلادی کاتولیکهای یسوعی، «ژزوئیت»ها در میان نستوریان به تبلیغ پرداختند، گروهی از نستوریان، پیرو مذهب کاتولیک شدند و آنها را کلدانی نامیدند.
جکسن مینویسد: «سامیها که امروز در آذربایجان به نام نستوری و کلدهای معروفند از یک اصل و نژادند، آنان پیش از این جملگی پیرو آیین نستوری بوده و نستوری نام داشتند. لیکن شمار زیادی از ایشان به مذهب کاتولیک درآمدند.»[۱٣]
[↑] مذهب پروتستان
مارتین لوتر (Martin Luther) (٦۴۵۱-۳۸۴۱) در شهر ویتنبرگ (Withenberg) آلمان با بیانی روشن و مؤثر از اساس حکمت الهی کلیسای کاتولیک سخت انتقاد کرد و سال ۱۵۱٧ میلادی در مورد ارزش بخششهایی که پاپ در آن زمان در مقابل اخذ وجه صادر میکرد و کسانی را که مرتکب گناه شده بودند میبخشید، ۹۵ یادداشت تهیه و بر لوحهای بر در کلیسای ویتنبرگ نصب کرد. لوتر در سال ۱۵۱۹ میلادی رسماً به مخالفت با مذهب کاتولیک برخاست و در سال ۱۵۲۰ پاپ او را تکفیر کرد. لوتر کتاب مقدس را به زبان آلمانی ترجمه کرد تا در دسترس همه مردم قرار گیرد.[۱۴].
لوتر بنیانگذار مذهب پروتستان است. پس از آن جینکالون (Jean Colvin) اصول و عقایدی برای پرتستان تدوین کرد.[۱۵].
مذهب پروتستان در کشورهای غرب اروپا و سپس کشورهای مختلف قاره آمریکا گسترش یافت.
سال ۱۸۴۵ مبلغان آمریکایی پروتستان به ایران آمدند و در منطقه ارومیه و مناطقی که نستوریان میزیستند بهتبلیغ پرداختند.[۱٦] آنان ابتدا در کلیسای نستوریان تبلیغ میکردند اما روحانیان نستوری با ایشان به مخالفت برخاستند و پروتستانها ناگزیر کلیسایی در ارومیه بنا کردند. نستوریهایی که پیرو مذهب پروتستان شدند آشوری نامیده شدند (که این نستوریان به هیچ وجه با آشور که در سال ٦۱۲ پ. م مضمحل شد ارتباطی ندارند) پروتستانها سال ۱۸٧۰ به تهران آمدند و نخستین کلیسای خود را در سال ۱۸٧۲ به نام کلیسای انجیلی در خیابان رافائل (سیتیر کنونی) ساختند و در تهران، جلفای اصفهان، همدان و سایر شهرهایی که ارمنیان سکونت داشتند به تبلیغ پرداختند و شماری از ارمنیان همدان پیرو این آیین شدند.
سال ۱۸۹۴ اسقف استوارت (Stuart) از زلاندنو به ایران آمد، مجتمع مبلغان انگلیکان را از جلفا به اصفهان منتقل و بیمارستانی دایر کرد و در سال ۱۹۰۹ میلادی کلیسای حضرت توما را «در ساختمان بیمارستان بنا نهاد»[۱٧].
[↑] مذهب ارتدوکس (Orthodox)
پیشوای مسیحیان قسطنطنیه در سده پنجم میلادی سلطه پاپ را نپذیرفت و از کلیسای کاتولیک جدا شد. در سده نهم میلادی «فوتیوس» از پیشوایان مسیحیان قسطنطنیه علیه پاپ قیام کرد. سال ۱۰۵۴ میلادی پاپ لئوی نهم اسقف قسطنطنیه را محکوم کرد و از همان زمان کنارهگیری مذهب ارتدوکس از کاتولیکها آغاز شد.
مذهب مردم کشورهای روسیه، یونان، بلغارستان، صربستان، رومانی، اوکراین، روسیه سفید و گرجستان ارتدوکس و طی ۲۰۰ سال اخیر کلیساهای آن در چین، کره، ژاپن، آلاسکا و بین قبایل سیبری و آسیای مرکزی رو به گسترش است.[۱٨].
[↑] ارتدوکسها در ایران
سال ۱۹۰۰ میلادی از سوی کلیسای ارتدوکس روس، گروهی از مبلغان ارتدوکس به ارومیه آمدند و به تبلیغ پرداختند. گروهی از نستوریهای ارومیه به آنان پیوستند ولی به موجب پیمانی که در ۲۸ فوریه سال ۱۹۲۱ میلادی منعقد شد به تبلیغات ارتدوکسها در ایران پایان داده شد.[۱۹].
ارتدوکسهای روس دو کلیسا در تهران و کلیساهایی نیز در شهرهای رشت و غازیان دارند. کشیشی در تهران ساکن است که روزهای یکشنبه و اعیاد برای روسهای مقیم تهران و اعضای سفارت روسیه مراسم مذهبی برپا میدارد. ارتدوکسهای یونانی نیز در تهران کلیسایی دارند که زیر نظر کنسولگری یونان در تهران اداره میشود و به مناسبتهایی کشیشی از یونان به ایران میآید و مراسم مذهبی را برگزار میکند.
[↑] مذهب ارمنیان (گریگوری یا گریگورین)
ابتدای سده اول میلادی، آبکار پادشاه ارمنستان از حضرت مسیح دعوت کرد به ارمنستان سفر کند. پس از عروج حضرت مسیح، تاتووس یکی از حواریون آن حضرت به شهر یدسیا نزد آبکار آمد و به تبلیغ پرداخت. او آبکار و مردم شهر را تعمید داد. پس از مرگ آبکار، خواهرزادهاش سانا تروک پادشاه ارمنستان شد. او پس از چندی با مسیحیت به مخالفت برخاست و به تاتووس دستور داد از تبلیغ دست بردارد چون تاتووس از دستور سانا تروک سر باز زد او را کشتند و سالها بعد بر مزار تاتووس کلیسایی ساخته شد.
با کوشش گریگور روشنگر و حمایت تیرداد پادشاه اشکانی تبار ارمنستان، در سال ۳۰۱ میلادی مسیحیت دین رسمی ارمنستان اعلام شد و ارمنیان به دین مسیح گرویدند.
تا سدههای چهارم و پنجم میلادی، روحانیان ارمنی، در مجمعهای مسیحیان جهان شرکت و از مصوبات آنها پیروی میکردند. در سالهای ۳۲۵، ۳۸۱ و ۴۳۱ میلادی مجامع بزرگ مسیحیان جهان تشکیل شد[٢٠] آخرین مجمعی که روحانیان ارمنی در آن شرکت کردند مجمع سال ۴۳۱ میلادی بود که در شهر افسوس یا ایفیس در آسیای صغیر برگزار شد.[٢۱]
ارمنیان «اجمیاد زین» نزدیک ایروان را که گریگور روشنگر نخستین کلیسای ارمنیان را در آن ساخت و حوزه علمیه روحانیان ارمنی بود، به عنوان مرکز تقلید برگزیدند و از آن پس از جاثلیق «کاتولیگوس» مقیم اجمیاد زین پیروی کردند.
چون با کوشش گریگور روشنگر، مسیحیت دین رسمی ارمنستان شده است از این رو مذهب ارمنیان را گریگوری یا گریگورین مینامند.
در بسیاری از شهرها و روستاهای آذربایجان، از دیرباز ارمنیان سکونت داشتند، شمار فراوان کلیساهای ارمنیان در نقاط مختلف آذربایجان مانند کلیسای تاتووس مقدس در ماکو (سده ششم میلادی) کلیسای استپانوس در جلفای ارس (سده نهم میلادی) کلیسای سرکیس در خوی (سده دوازدهم میلادی) و کلیسای هریپیمه در مرژومبار، نزدیک تبریز (سده دوازدهم میلادی) نشانههایی از حضور ارمنیان در این منطقه است.
حداقل ۵۰ سال پیش از آنکه شاه عباس صفوی، ارمنیان را به داخل فلات ایران کوچ دهد بازرگانان ارمنی در شیراز، بارانداز، خانه و کلیسا داشتند و از طریق مرکز ایران، شیراز و بندر گمبرون (بندرعباس) با هندوستان دادوستد میکردند.[٢٢]
شاه عباس در سال ۱٦۰۳ میلادی به قفقاز رفت و سرزمینهایی از ایران که عثمانیها متصرف شده بودند را آزاد کرد و ارمنیان منطقه وسیعی از ارمنستان را به داخل فلات ایران کوچ داد. این ارمنیان در اصفهان، روستاهای فریدن، چهارمحال و بختیاری سلطانآباد (اراک) و خرقان، سکونت گزیدند و پس از آنکه عدهای از آنها در جلفای اصفهان ساکن شدند به ساختن کلیسا و خلیفهگری پرداختند.
ارمنیـان ایـران در سـال ۱۹۰۱ میـلادی ۱۸٧ کلیسـا، ۱٦۳ کشـیش و ٧ دیـر داشــتند.[٢٣]
ارمنیان در ایران سه خلیفهگری دارند، این خلیفهگریها به امور مذهبی ارمنیان حوزه خود رسیدگی میکنند و عبارتند از خلیفهگری آذربایجان (استانهای آذربایجان شرقی، غربی و اردبیل)، خلیفهگری تهران (استانهای تهران، قزوین، مرکزی، خراسان، گیلان، گلستان، کرمانشاه و همدان) و خلیفهگری جلفای اصفهان (شامل استانهای اصفهان، فارس و خوزستان).
ارمنیان در شهرها و روستاهای مختلف ایران حدود ٧۰ کلیسا دارند که زیر نظر این سه خلیفهگری اداره میشوند.[٢۴]
[↑] پینوشتها
[۱]- میلر، ۱۹۸۱، ص ۲۶۹
[۲]- همانجا
[۳]- اولیری، ۲۵۳۵، ص ۲۳
[۴]- همانجا، ص ۲۴
[۵]- فیگوترا ۱۳٦۳، ص ۳۲۵
[۶]- آلیشان، ۱۸۹۳، ص ۳۸۴
[٧]- کلاویخو، ۱۳۳٧، ص ۱۵۲
[۸]- فیگوترا، ۱۳٦۳، ص ۲۱۹
[۹]- هوشنگ مهدوی، ۱۳۵۵، ص ٧۲
[۱٠]- یوزوکجیان، ۱۳٧٧، ص ۲۰
[۱۱]- همانجا، ص ۱
[۱۲]- وان در کروس، ۱۳۸۰، ص ۴٧
[۱۳]- جکسن، ۱۳۵۲، ص ۲۰۱
[۱۴]- صدیق، ۱۳۳٦، ص ۱۱۱
[۱۵]- همانجا، ص ۱۹۴
[۱۶]- الدر ۱۳۴۹، ص ۱۰۸
[۱٧]- الدر ۱۳۴۹، ص ۱۱۰
[۱۸]- دایرهالمعارف فارسی، ۱۳۴۵، ص ۸٦
[۱۹]- مشکور ۱۳۴۹، ص ۴۲
[٢٠]- هویان، ۱۳۴٦، ص ۱۹۸
[٢۱]- همانجا، ص ۱۹۹
[٢۲]- عجمیان، ۱۹۵۸، ص ۳۰
[٢۳]- پاشایان ۱۳۴۸، ص ٦۹
[٢۴]- آندرانیک هویان، تاریخچه مسیحیت در ایران، ماهنامه اخبار ادیان، شماره ٧، اردیبهشت ۱۳۸۳، صص ۶۳-۵۸.
[↑] سرچشمهها
□ ماهنامه اخبار ادیان، شماره ٧، اردیبهشت ۱۳۸۳؛ برگرفته از منابع زیر:
□ آلیشان، قروند، Sisagan Deghagrotiun Sonyats Ashrhari، ونیز، جزیره سن لازار، ۱۸۹۸
□ اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مغول، جلد اول، چاپ دوم تهران، ۱۳۴۱
□ الدر، جان، تاریخ کلیسای مسیح (از سال ۱٦۰۰ تا ۱۹٧۰ م)، ترجمه و، سیموتیان، ۱۳۴۹
□ اولیری، دلیسی، انتقال علوم یونانی به عالم اسلام، ترجمه محمود آرام، چاپ دوم، تهران، ۲۵۳۵
□ پاشایان، کاراپط، ارامنه در ایران، ترجمه دکتر قوگاسیان، مجله ارمنان، شماره ۵ و ٦، تهران، ۱۳۴۸
□ جکسن، ویلیامز، سفرنامه جکسن (ایران در گذشته و حال)، مترجمان منوچهر امیری و فریدون بدروالی، تهران، ۱۳۵۲
□ دایرهالمعارف فارسی، مؤسسه فرانگلین تهران، ۱۳۴۵
□ صدیق، دکتر عیسی، تاریخ فرهنگ اروپا، تهران، ۱۳۳٦
□ عجمیان، هایگ، یادنامه مروپ تاغیادیان، تهران، ۱۹۵۸
□ فیگوئرا، دن گارسیا دسیلوا، سفرنامه سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس، اول، تهران، ۱۳٦۳
□ کلاویخو، سفرنامه کلاویخو، ترجمه مسعود رجبنیا، تهران، ۱۳۳٧
□ مشکور، محمدجواد، نظری به تاریخ آذربایجان و آثار باستانی و جمعیتشناسی آن، تهران، ۱۳۴۹
□ میلر، و، م. تاریخ کلیسای قدیم در امپراتوری روم و ایران، ترجمه علی نخستین، تهران چاپ دوم، ۱۹۸۱
□ وان در کرویس، دیرک، شاردن در ایران، تحلیلی از اوضاع ایران در قرن هفدهم میلادی، ترجمه دکتر حمزه اخوان تقوی، تهران، ۱۳۸۰
□ هوشنگ مهدوی، عبدالرضا، تاریخ روابط خارجی ایران، چاپ دوم، تهران، ۱۳۵۵
□ هویان، آندرانیک، قره کلیسا، مجله بررسیهای تاریخی، سال دوم، شماره ۵، ۱۳۴٦
□ یوزوکچیان، ورکانس، وصف بناهای مشهور اصفهان، چاپ ۱۸۵۴ در استانبول، ترجمه لنون میناسیان، اصفهان، ۱۳٧٧.
منبع: سایت فرهنگستان