شنبه 30/11/89
سینما سعدی شیراز_ 30/18
اشاره:
جنگ تحمیلی است و منطقه ای از ایران باید پس گرفته شود.
اولین کار حمید بهمنی از جهاتی قابل بررسی و تامل است:
* در سینمای جنگ ایران کمتر داستان و روایتی را می توان یافت که بدور از قهرمان پروری بیخود، نداشتن نگاه یک طرفه به جنگ و نشناختن تاکتیک های جنگی اثری واقع گرا دید. اما گلوگاه شیطان به نسبت قابل قبولی توانسته این فاکتورها را رعایت کند و مخاطبش را دست کم نگیرد.
* استفاده کاربردی داستان از کوسه را بسیار می پسندم. البته در جاها و نماهایی ایراد ساختاری دارد. اما خوب و جذاب از کار درآمده.
* صحنه های جنگ پروازی و کوسه، خوب درآمده. اشکال زمانی نمایان می شود که جنگ کوچکی بین قایق ایرانی و هلی کوپتر آمریکایی شکل می گیرد. بهتر بود این اتفاق در حد همان جاسوسی آمریکاییها برای عراقی ها باقی می ماند.
* فیلم از لحاظ فنی و روایتی قابل بحث بوده و اثری است که به مخاطبش احترام می گذارد. یادمان نرود حد سینمای ایران برای ساختن این نوع فیلمها در چه حد است.
* بازی بازیگران هم به دلیل پراکندگی شخصیت ها چندان قابل بحث نیست و فقط می توان گفت در خدمت فیلم بوده اند.