متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

متولد مهر (دخمه ای برای همدلی)

"خرد" از آن کسی است که بیاندیشد.

ویژگی های خدایان ایرانی

 

 

خدایان ایرانی نسبت به دیگر کشور‌ها که برای هر پدیده خدایی دارند و در بعضی موارد شمار این خدایان به میلیون هم می‌رسد، بسیار کم تعدادند و این اندیشه به توحید نزدیک‌تر است. “هرودوت” تصریح می‌کند که ایرانیان به جای معابد در فضای باز و قلّه‌ی کوه‌ها خدایان خود را نیایش می‌کنند[۱]. زیرا آن‌ها وجود خدایان خود را در همه جا احساس می‌کردند و آن‌ها را تنها به داخل محوّطه‌ی معابد محدود نمی‌کردند. 

.

 

 

خدایان ایرانی تنها به خاطر سرشت خیر و پاک خود “خدا” هستند،نه برای صرفاً زیبایی یا قدرت.هرچند که این صفات نیز به کمال در آن‌ها یافت می‌شود. ایرانیان از اعمال و اعتقاداتی که ار ارزش خدایان آن‌ها بکاهد پرهیز می کردند و هرگز بعضی صفات رذیله‌ی انسانی را به آن‌ها نسبت نمی دادند.برای مشخّص‌تر شدن مطلب ویژگی‌های چند خدای ایرانی را بررسی می کنیم.«آناهیتا ایزد بانوی آب‌ها،باران،فراوانی،برکت،باروری،عشق،مادری،زایش و پیروزی و نماد کمال زن ایرانی است»[۲] سرنوشت زننده‌ی همین خدای مقدّس در ارمنستان،ارزش نظام فکری ایرانی را بیش‌تر مشخّص می کند«در “آناتولی” دختران خانواده‌های اشراف پیش از ازدواج چندگاهی را در معبد “ناهید” به روسپی‌گری مقدّس روی می‌آوردند…[در حالی که] متون دینی زرتشت روسپی گری را با تندترین کلمات، زشت دانسته است… [و آناهیتا]بالا بلند،توانمند ،رخشان،زیبا،پاک و آزاده توصیف می‌شود»[۳] پری “جهی” که خدای شهوت است، از پلیدترین اهریمنان ایران باستان بوده است.و این خود نشان ‌دهنده‌ی نوع نگاه ایرانیان به شهوت است. 

برخلاف پنداشت بسیاری از مردم ،ایرانیان آتش را نمی‌پرستیدند، بلکه به خاطر ذات پاک کننده‌اش، آن را پاکیزه و واسطه‌ی بین انسان و خدایان می‌دانستند . اتر که به هیئت خدای آتش نیایش می‌شد، آتش زمینی نبود بلکه آتش زمینی نماد و تجلّی او بود.اتر یا همان آتش ،خدایی پیش‌زرتشتی بوده است. «آتش واسطه‌ی میان انسان و خدایان [است]و هم در این جاست که دو جهان به یکدیگر پیوند می‌یابند»[۴].آتش پسر “اهورامزدا” و تجسّم حضور اوست .او مانع از دست یافتن “ضحّاک” به فرّ ایزدی می‌شود.همچنین در هیئت صاعقه بر هیولای خشکسالی می‌تازد و موجب بارش باران می‌شود.تعبیر پسر یا دختر اهورامزدا که برای برخی خدایان مانند”هوم” و اتر و “امشاسپندان” به کار می‌رود، به معنی آفریده است زیرا نه مادری وجود دارد و نه زایشی. 

“ورثرغنه” (خدای جنگ)مفهوم انتزاعی از نیروی پیشتاز و مقابله ناپذیر پیروزی است.در اساطیر و سنگ نگاره‌ها به ده هیئت پدیدار می‌شود که مهم‌ترین آن‌ها کلاغ و گراز است.ورثرغنه مانند خدایان جنگ ملل دیگر برای عزّت ،قدرت نمایی یا لذّت خود نمی‌جنگد. او در کمال قدرت است و سر جنگ او تنها با پلیدی هاست. «همه چیز را در دمی‌پاره پاره[می کند]،استخوان ،مو،مغز و خون پیمان شکنان را بر زمین در هم می‌آمیزد»[۵]برای او شکست معنایی ندارد و درواقع نماد پیروزی است. “بُرز ایزد” یا اپام نپات فرزند آبها و یکی از سه خدایی است که لقب “اهوره” (آفریننده) داشته اند.او« نیکو بشنود هر آن گاه که وی را بستایند»[۶] او یکی از قدیمی‌ترین خدایان ایرانی است و این دلیل دیگری بر این مطلب است که دید ایرانیان نسبت به خدایانشان از همان این‌گونه بوده است و هیچ گاه به آن‌ها به چشم موجوداتی شبیه انسان ، نگاه نکرده اند و هرگز بت‌پرست نبوده‌اند.حتی خدایان را عاری از جنسیّت می‌دانستند.«انسان‌ریخت‌گرایی آنان غالباً صفات آنان را در بر می‌گیرد:مثلاً در “مهر یشت”، “میتره” را هزار چشم و هزار گوش است و این نماد بدان معنی است که هیچ کس را در خطا کردن و خطا گفتن یاری دور ماندن از دید او نیست»[۷] خوردن و آشامیدن،خواب،ازدواج و دیگر حالات انسانی و حتّی حسادت،کینه،غضب را به ساحت آنان راهی نیست.ذرّه‌ای بدی هرگز از آن‌ها سر نمی‌زند و حتّی اشتباه هم نمی‌کنند. در اساطیر ایران خدایان جز با اهریمنان و آن هم برای نجات انسان‌ها و پاس‌داشت ارزش‌ها نمی‌جنگند. برای آنان شکست معنا ندارد.در “بُندهِش” درباره ایزد “اَرت” آمده است:«مینوی پرهیزکاران برای پاکی زمین آفریده شده که چون آن را دیوان به شب پلیدی فراز برند، او پاکیزه بکند»[۸] 

 


[۲] شناخت اساطیر ایران، ص۸۱

[۳] همان، ص۷۹

[۴] همان، ص۹۱

[۵] یشت دهم : ۷۰-۷۲

[۶] شناخت اساطیر ایران، ص۱۴۱

[۷] همان، ص۷۳

[۸] همان،  

 

منبع: تارنمای تاریخ ما 

[۱] شناخت اساطیر ایران،ص۷۳
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد