● شاد زیستن چیست؟
انسان، موجودی شادیخواه و لذت طلب است. هرگز داشتن مال و اموال نشانة خوشبختی و بینوایی و فقر نشانة بدبختی نیست. اگر چنین بود ثروتمندان باید شادترین و فقرا بدبختترین افراد باشند، در حالی که همیشه چنین نیست. تمام شورها، شوقها و لذایذ بهشت زندگی منتظر کسانی است که با تلاش و تفکر و مقاومت، خود را به این بهشت میرسانند.
بهشت در نزدیکی ماست ولی فقط برای کسانی متجلی میشود که دلشان ناب و بیغش باشد. این افراد دلیر و امیدوار زندگی میکنند تا همیشه شاد و بانشاط باشند و از زندگی بهرهمند شوند، درست است که گفتهاند:
«زندگی به یک شب تا میماند، باید چراغ خود را به دست خود بیفروزیم و زندگی خود را روشن کنیم.» بهتر است افکار شاد و سلامت داشته باشیم و سلامتی را حق انسانی و شایسته خود بدانیم. با خود ملایم باشیم و خانوادة خود را بپذیریم.
دوست بداریم و بدانیم که یکی از کلیدهای شادی و خرسندی، تمرکز ذهن بر لحظة حال است. این لحظه تنها زمانی است که در اختیار داریم و از لحظه بهتر چیزی بسازیم که آن شادی است. شاد بودن میتواند یکی از بزرگترین مبارزات ما در زندگی باشد. برای شاد بودن باید بر افکار شاد تمرکز کنیم.
۱) هرگز از پرسش کردن باز نمانیم:هرگاه از انجام کاری دلزده و خسته شدیم از خودمان بپرسیم چگونه میتوانیم کارهایمان را بهتر، سریعتر، سادهتر، آسانتر و سرگرمکنندهتر انجام دهیم تا به هدف نهایی برسیم.
۲) احساس ناامیدی را از خودمان دور کنیم:اگر در مسیر زندگی امید خود را از دست دادیم، مأیوس نشویم و هرگز فکر نکنیم راهی را که پیش گرفتهایم، آخرین راه است. پیوسته به دنبال راههای دیگر باشیم چرا که: «عاقبت جوینده یابنده است.»
۳) ضعفهای خودمان را بپذیریم:
۴) نقاط قوت خود را تقویت کنیم:
۵) از مطلقگرایی دوری کنیم:
۶) با خودمان صادق و روراست باشیم:
۷) بیشتر به زندگی برسیم:
۸) درگذشته زندگی نکنیم:
۹) در حال شنا کنیم:
۱۰) روی مواردی که کنترل نداریم، متمرکز نشویم:
۱۱) همچون کوه استوار باشیم:
۱۲) یادگیری را فراموش نکنیم:
۱۳) در کمک کردن به دیگران پیشقدم باشیم:
۱۴) گذشت داشته باشیم:
▪ هنگام روبروشدن با وقایع ناگوار نیز با تسلط بر محیط تلاش کنیم شادی از دست رفته را دوباره به محفل وجودمان دعوت کنیم که توصیههای زیر پیشنهاد میشود:
▪ فکر کردن غیر از غصه خوردن است، غصه خوردن هیچ دردی را دوا نمیکند و فایدهای ندارد. در حالی که بر اثر فکر کردن، راههایی برای رفع نگرانیها پیدا میشود.
▪ زمانی که ناراحت هستیم بد نیست محیط را ترک و کمی پیادهروی کنیم.
▪ حرکت و ورزش، اثر نشاطآوری دارد. اگر زمان ناراحتی چندمتر را با سرعت برویم، خواهیم دید که حالت ناراحتی کاهش مییابد.
▪ به نکات مثبت واقعه (پیشامد ناخوشایند) نیز فکر کنیم.
▪ غم و افسردگی مسری است. وقتی قیافه ما اندوهناک است، دیگران هم افسرده و ناراحت میشوند، همینطور وقتی شاد باشیم، چهرة دیگران شاد میشود. پس هنگام ناراحتی بهتر است جمع را ترک کرده و قدم بزنیم.
▪ گذشته، هرگز مساوی آینده نیست، هر چند که با ناملایمات روبرو شدهایم، میتوانیم فکر کنیم که دوران بدبختی به پایان رسیده و خوشبختی از فردا شروع میشود.
«راز شاد زیستن، انجام دادن آنچه دوست داریم نیست. دوست داشتن آن چیزی است که انجام میدهیم.»
همنگونه که لطف و مهربانی خداوند شامل حال بندگانش میشود، چه خوب است ما نیز از خطاها و اشتباهات دیگران چشمپوشی و راه آشتی را هموار کنیم تا ضمن خوشحال کردن آنها، خودمان نیز با دور ریختن کینهها به آرامش درونی دست یابیم. کمک به همنوع از وظیفههای مهم هر انسانی است. کمک کردن به دیگران این احساس را در فرد به وجود میآورد که او فرد با ارزشی است و میتواند به زندگی دیگران معنی ببخشد. همچنین وقتی میبینیم که توانستهایم گرهای از کار دیگران بگشائیم، در درون خود احساس شادمانی و شعف میکنیم.