دلتنگ شدم.
شاید نشود تفسیرش کرد. اما دلتنگیم از برای این مرد و خانواده اش نیست. که برای افتادن لبخند بر لب فرزندانش احتیاج به نگاه و خرید مردم دارد. (غم این جای خود)
دلتنگیم از برای کارهای نکرده دولتمردان و سیاسیون کشور هم نیست. که چرا به آه دل مردمان و جامعه امان دل نمی دهند. (غم این جای خود)
دلم از لحظه آشنایی با " حافظ " گرفته.
آری حافظ.
کاش میشد حافظ را در دستان این مرد میشناختم .تا برای او بسان این عاشق که در راه خنده خانواده اش از خود گذشته است باشم.
کاش یاد میگرفتم فال خودگذشتگی را.
و می آموختم زندگی یعنی چه. و چگونه زیستن. و چگونه ماندن.
و این فال را برای اثبات انسانیتم و عشقم به تمام دنیا عرضه می داشتم...
سلام دستت درد نکنه
هر آن کسی که در این حلقه نیست زنده به عشق
بر او نمرده به فتوای من نماز کنید
سلام
خوشحالم کردی اهل ساز و آوا
دلم شدید برای سازت تنگ شده
زیبا بود، عکس زیباتر!
مرسی از اینکه سر زدی
سلام پست زیبایی بود تحت تاثیر قرار گرفتم منتظرم........
سلام
حتما سر میزنم
یه لحظه زمان واسم متوقف شد
مهم ایستادن زمان نیست
مهم "عشق" انسانی است که می گذرد و ما از لذت او چه ساده...
بسیار دردناکه.
"دردناک"
کلمه ای که جایش را هزاران کلمه دیگر برای رهانیدن خود از واقعیت گرفته اند.
کاش آدمها یادشان باشند "انسانند"